اره گرد
در اواخر قرن هجدهم میلادی، یک فرقه مذهبی به نام Shaker در برخی از کشورهای اروپایی ظهور کرد. پیروان این فرقه ارزش زندگی را در اصل اشتراک همگانی، برابری جنسیتی و سخت کوشی میدیدند. تابیتا بابیت یکی از اعضای این فرقه مذهبی در ماساچوست بود و به کار بافندگی مشغول بود. ماجرای اختراع اره گرد توسط بابیت به برادران مذهبی نجارش برمیگردد. در آن زمان برای بریدن الوارها از ارههای معمولی استفاده میشد که باید دو نفر همزمان ان را عقب و جلو میکشیدند. اگرچه این ارهها در دو جهت عقب و جلو حرکت میکردند اما فقط وقتی چوب را میبریدند که به طرف جلو حرکت میکردند. در نتیجه انرژی حرکات رو به عقب اره هدر میرفت. همین اتلاف انرژی این مخترع را به فکر اختراع یک اره گرد برای صرفه جویی در انرژی انداخت. این نمونه اولیه سلف ارههایی است که امروز در سرتاسر دنیا مورد استفاده قرار میگیرد. بابیت یک تیغ گرد را به چرخ ریسندگی اش وصل کرد تا همه حرکات اره فایده داشته باشد و در فرایند برش موثر باشد. این مخترع بخار تعالی فرقه مذهبی اش هیچگاه تقاضای ثبت اختراع اره گرد را نکرد اما تاریخ تلاش او را فراموش نکرده است.
کوکی چیپس شکلات
این کوکیها یکی از خوشمزه ترین تصادفهای تاریخ هستند
شکی نیست که بسیاری از غذاها و دسرهای مورد علاقه ما حاصل یک اتفاق در آشپزخانه یک بانوی هنرمند در گوشه ای از دنیا بوده است. یکی از خوشمزه ترین و پرکاربردترین دسرها هم در این طبقه بندی قرار میگیرد و یک ابداع تصادفی تمام عیار محسوب میشود: کوکی چیپس شکلات .
روت ویکفیلد یک مدرس علوم تغذیه بود که بعد از بازنشستگی به همراه همسرش یک باجداری خارج از شهر بوستون خرید. باجداری به توقف گاههایی گفته میشد که سنافران عوارض جاده شان را میپرداختند، غذایی میخوردند و اسبهایشان را تیمار میکردند. ویکفیلد و همسرش باجداری شان را به یک رستوران تمام عیار تبدیل کردند. ویکفیلد در یکی از روزهای سال ۱۹۳۰ مشغول پختن کوکی برای مهمانان باجداری بود که متوجه شد شکلاتش تمام شده است. به همین خاطر شکلات تخته ای نستله را خرد کرد و داخل خمیر ریخت. طبیعی است که خود آشپز هم انتظار داشت که شکلاتها آب شوند اما تکههای شکلات شکل شان را حفظ کردند و کوکی چیپس شکلاتی متولد شد.
کمپانی نستله متوجه افزایش خرید خانم ویکفیلد و محبوبیت کوکیهای او در بین مسافران شد. نستله ابتدا شکلاتهای تخته ای را طوری تغییر داد که خرد کردن آن راحت تر شود (با اضافه کردن شیارهایی روی شکلات) و در سال ۱۹۳۹ کوکیهای چیپس شکلاتی نستله را وارد بازار کرد. البته دستور تهیه خانم ویکفیلد پشت بسته بندیها درج شد و او هم در عوض تا پایان عمر برای رستورانش شکلات مجانی گرفت.
لاک غلط گیر
بتی نسمیت گراهام یک دانش آموز دبیرستانی اخراجی بود که برای گذران زندگی شغل تایپیستی را انتخاب کرده بود. اما از همین شغل ساده راهش برای عضویت در هیئت مدیره یکی از بانکهای تگزاس را پیدا کرد.
در دهه ۱۹۵۰ ماشین تحریرهای برقی وارد بازار شده بودند و خیلی زود در شرکتهای مختلف محبوب شدند. منشیهایی که از این ماشین تحریرها استفاده میکردند گاهی مجبور میشدند بخاطر یک اشتباه کوچک کل متن شان را دوباره چاپ کنند چون نوار کربنی مدلهای جدید اصلاح اشتباهات را دشوار کرده بود.
گراهام هم مثل بقیه منشیها با این مشکل درگیر بود. یک روز در حین کار توجهش به کارگرانی که مشغول نقاشی روی شیشه بانک بودند، جلب شد. گراها متوجه شد که این کارگران هر بار که اشتباه میکنند یک لایه به لایه اول اضافه میکنند تا اشتباه شان را بپوشانند. با دیدن این صحنه ان فکر به ذهنش رسید که از همین روش برای اصلاح اشتباهات تایپی خودش استفاده کند. گراهام با این فکر به خانه رفت و مقداری رنگ حرارتی برپایه آب و رنگ را در مخلوط کن ریخت. فردای آن روز با این مخلوط به محل کارش رفت و هر بار که اشتباه میکرد با یک قلم موی کوچک کمیاز این لاک را روی کاغذ میزد و اشتباهش را اصلاح میکرد.
این محصول گراهام خیلی زود بین سایر منشیها طرفدار پیدا کرد و آشپزخانه این مخترع تبدیل به کارگاه تولید لاک غلط گیر شد. گراهام بخاطر صرف وقت زیاد روی تولی لاک غلط گیر کارش را از دست داد. به این ترتیب وقت بیشتری برای تولید لاک غلط گیر پیدا کرد موفق شد در سال ۱۹۵۸ این محصول را با نام ” کاغذ مایع ” به ثبت برساند. اگرچه امروز کامپیوترها جای ماشینهای تحریر را گرفته اند اما هر براحتی میتوانید روی میز هر منشی و تایپیستی یک یا چند لاک غلط گیر پیدا کنید.
کامپایلر و زبان کامپیوتر کوبول
هاپر در مراسم بزرگداشتش در سال ۱۹۸۶
وقتی بحث پیشرفت در زمینه کامپیوتر و علم رایانه پیش میآید، همه ما یاد مردانی مثل چارلز بابیج، آلن تورینگ و بیل گیتس میافتیم. اما نباید نقش دریا سالار گریس موریهاپر و نقش مهم او در صنعت کامپیوتر را فراموش کنیم. دریاسالار در سال ۱۹۴۳ وارد ارتش شد و در دانشگاههاروارد مستقر شد تا روی کامیپوترهاروارد مارک IBM – اولین کامپیوتر مقیاس بزرگ ایالات متحده کار کند.هاپر سومین نفری بود که روی برنامه ریزی این کامپیوتر کار میکرد و یک راهنمای استفاده برای کسانی که بعد از او روی کار میآمدند، نوشت تا نحوه کارش برای آنها روشن باشد. دریا سالارهاپر در دهه ۱۹۵۰ کامپایلر را که دستورهای انگلیسی را به کدهای کامپیوتر ترجمه میکرد، ابداع کرد. با استفاده از این ابداع برنامه نویسها میتوانستند خیلی راحت تر و با اشتباه کمتری کدها را بنویسند. دومین کامپایلرهاپر که Flow-Matic نام داشت، برای برنامه نویسی UNIVAC – اولین کامپیوتر تجاری – مورد استفاده قرار گرفت. یکی دیگر از اختراعاتهاپر زبان برنامه نویسی کوبول است که یکی از اولین زبانهای برنامه نویسی کامپیوتر محسوب میشود. دریا سالار جوایز متعددی برای فعالیتهایش دریافت کرده است که از بین آنها میتوان به نامگذاری یکی از ناوهای جنگی ایالات متحده به نام او اشاره کرد.
سیستم شعله افکن رنگی
مارتا کستون در سال ۱۸۴۷ همسرش را از دست داد. یک روز که مشغول ورق زدن یادداشتهای همسرش بود به طراحی یک سیستم شعله افکن برخورد که کشتیها میتوانستند در شب از آن برای برقراری ارتباط استفاده کنند. کستون آزمایش این سیستم را به مقامات ارتش پیشنهاد کرد اما پیشنهادش پذیرفته نشد.
کستون تصمیم گرفت پروژه همسرش را ادامه دهد و ۱۰ سال وقت صرف بهبود طراحی سیستم شعله افکن رنگی کرد. این مخترع با دانشمندان و افسران دریایی زیادی مشورت کرد اما نمیتوانست یک راه آسان و سریع برای تولید شعلههای روشن و ماندگار پیدا کند. یک روز که بچههایش را برای تماشای آتش بازی برده بود، به این فکر افتاد که از تکنولوژی آتش بازی برای سیستم شعله افکنش استفاده کند. در نهایت موفق شد با همین تکنولوژی سیستم شعله افکن را کامل کند و حقوق آن را به ارتش ایالات متحده فروخت. سیستم شعله افکن رنگی کوستون در طول جنگ داخلی امریکا بسیار مورد استفاده قرار گرفت.
پاکت کاغذی میوه
بنظرتان پاکت کاغذی اختراع مهمیاست؟
مارگارت نایت کسی نبود که پاکت کاغذی را ساخت اما کاغذهایی که قبل از ابداع او وجود داشتند، برای جابجا کردن هر چیزی مناسب نبودند. پاکتهای کاغذی اولیه بیشتر پاکت بودند تا کیسه و به همین خاططر نمیشد مثل امروز از آنها در خواربار فروشیها استفاده کرد. نایت کسی بود که متوجه شد ته پاکتهای کاغذی باید مربع شکل باشد. با ساختن پاتهای کاغذی با این روش میشد وسایل بیشتری را داخل این پاکتها جابجا کرد.
نایت در سال ۱۸۷۰ یک ماشین چوبی ساخت که پاکتهای کاغذی مربعی را میبرید، تا میکرد و میچسباند. وقتی نایت مشغول کار روی ساخت نمونه اهنی این ماشین بود تا بتواند اختراعش را ثبت کند، متوجه شد مردی به نام چالز آنن ایده اش را دزدیده است. بعد از پیگریهای قضایی بالاخره نایت موفق شد در سال ۱۸۷۱ اختراعش را ثبت کند.
البته این تنها اختراع نایت نبود و گفته میشود او بیش از ۲۰ اختراع دارد. یکی از اختراعهای او یک دستگاه متوقف کننده بود که روی دستگاههای صنعتی وصل میشد و اگر چیزی در دستگاه گیر میکرد، دستگاه را نگه میداشت. این اختراع در زمان خودش از خسارات مالی و جانی زیادی جلوگیری کرد. مارگارت نایت در زمان این اختراع تنها ۱۲ سال داشت.
ماشین ظرفشویی
شاید انتظار داشته باشید ماشین ظرفشویی هم مثل لاک غلط گیر توسط کسی اختراع شده باشد که خودش درگیر استفاده از آن بوده و مدام ظرف میشسته است. ژوزفین کوشران اولین ماشین ظرفشویی را برای استفاده خدمت کارانی اختراع کرد که مدام ظرفهای گران قیمتش را میشکستند.
کوشران یکی از افراد طراز اول جامعه زمان خودش محسوب میشد و اهل مهمانیهای پر زرق و برق بود. تجمل طلبی و نگرانی از دست دادن ظروف چینی گران قیمت باعث شد کوشران اوقات فراغتش را صرف طراحی و ساخت یک ماشین ظرفشویی اتوماتیک کند. سیستم این ماشین ظرفشویی بر اساس ریختن آب با فشار زیاد روی ظروف طراحی شده بود. کوشران موفق شد در سال ۱۸۸۶ گواهی ثبت اختراعش را دریافت کند.
ابتدا فقط افراد متمول و مرفهی که نگران شکستن ظروف گران قیمت شان بودند، مشتری این ماشین ظرفشویی شدند اما کوشران موفق شد برای اختراعش در بین هتلها و رستورانها بازاریابی کند.
برف پاک کن
مری اندرسون در اوایل قرن بیستم به شهر نیویورک نقل مکان کرد. ظاهر نیویورک آن دوران با چیزی که ما امروز میبینیم تفاوتهای زیادی داشت که مهمترین آن تعداد ماشینهای موجود در شهر بود. آن روزها ماشین هنوز به نیاز اولیه مردم نشده بود و به همین خاطر تعداد خودروهای شهر نیویورک بسیار محدود بود. با این حال، اختراع اندرسون چیزی است که امروز جزو استانداردهای اولیه هر ماشینی محسوب میشود. اندرسون برای اولین بار در یک روز برفی سوار تراموای شهر نیویورک شد و متوجه شد که راننده مجبور است هر چند دقیقه تراموا را نگه دارد و برف روی شیشه را جمع کند. البته این کاری بود که بقیه رانندهها هم مجبور بودند انجام دهند تا دید بهتری نسبت به مسیر داشته باشند. اندرسون به خانه برگشت و با وصل کردن یک دستمال به دوک نخ ریسی که به دستگیره ای در داخل ماشین وصل میشد، اولین برف پاک کن جهان را ساخت. به این ترتیب رانندهها میتوانستند با کشیدن یک دستگیره باران و برف روی شیشه را پاک کنند. اختراع اندرسون در سال ۱۹۰۳ یعنی ده سال بعد از اینکه هزاران امریکایی اختراع او را روی ماشینهایشان نصب کرده بودند، ثبت شد.
نیستاتین
اگر بدنبال یک همکاری حرفه ای موفق میگردید، حتماً باید با رابطه راشل فولر براون و الیزابت لیهازن آشنا شوید. براون وهازن هر دو در دهه ۱۹۴۰ برای اداره بهداشت نیویورک کار میکردند و موفق شدند اولین داروی موثر در مبارزه با قارچ را بسازند.
هازن نمونههای خاک را بررسی میکرد تا ببیند ارگانیسمهای داخل آن به قارچها واکنش نشان میدهند یا خیر. اگر ارگانیسمها فعال میشدند، آنها را برای براون میفرستاد تا عاملی که باعث واکنش در خاک میشود را استخراج کند. وقتی براون ماده فعال را پیدا میکرد، دوباره نوبت بههازن میرسید تا یک بار دیگر واکنش نمونه خاک به قارچ را بسنجد. اگر ارگانیسم میتوانست قارچ را بکشد، سمیبودن آن برای انسان ارزیابی میشد. بیشتر نمونههایی که آزمایش شدند، برای انسان سمیبودند اما براون وهازن موفق شدند در سال ۱۹۵۰ یک داروی ضد قارچ موثر در انسان پیدا کنند. این دو محقق نام این دارو را نیستاتین گذاشتند که امروزه با نامهای تجاری مختلفی بفروش میرسد و برای درمان عفونتهای قارچی پوستی و سیستم روده ای بکار میرود.
کولار
کولار یکی از نجات بخش ترین اختراعات زنان مخترع محسوب میشود
استفانی کولک یک دانشجوی بسیار سخت کوش بود که تمام تلاشش را صرف انجام یک تحقیق میکرد : او به دنبال راهی برای تبدیل پلیمرها به الیافهای مصنوعی بسیار قوی بود. کولک روی پلیمرهایی کار میکرد که مولکولهای آن شبیه میله هستن و همگی در یک جهت قرار گرفته اند.
کولک تصور میکرد چینش میله ای مولکولها نسبت به چینش دسته ای موثرتر خواهد بود و منجر به ساخت الیافهای قویتر میشود. مشکل اینجا بود که ساخت محلولی که بتوان چنین پلیمرهایی را برای آزمایش در آنها حل کرد، کار بسیار دشواری بود. کولک در نهایت موفق شد این محلول را برای مولکولهای میله ای شکل بسازد اما این محلول مولکولی با تمام محلولهای مولکولی که پیش از این ساخته بود فرق داشت.گام بعدی ساخت الیاف مصنوعی ریختن محلول در دستگاه نخ ریس بود؛ دستگاهی که محلول را به الیاف تبدیل میکرد. اما بخاطر متفاوت بودن محلول ابداعی کولک، ساخت الیاف به قیمت خراب شدن دستگاه تمام میشد. با این حال کولک بکارش ادامه داد و موفق به ساخت الیافی شده که هر گرم آن به اندازه فولاد قوی بود.
این الیاف مصنوعی قوی کولار نام گرفت در ساخت چوب اسکی، لاستیکهای رادیال، لنت ترمز، کابل پل معلق و تجهیزات پیاده روی و کوهنوری مورد استفاده قرار گرفت. اگر بخواهیم به مهمترین کاربرد کولار اشاره کنیم باید از جلیقه ضد گلوله نام ببریم که زندگیهای زیادی را نجات داده است.